به گزارش «راهبرد معاصر»؛ طولانی ترین جنگ تاریخ رژیم صهیونیستی به پنجاهمین روز خود نزدیک شد؛ پدیده ای فراگیر که پیش تر به آن عادت نداشتند و بیشتر تابع و مایل به قواعد جنگ های برق آسایی بودند که بیش از چند روز طول نمی کشید. عملیات مقاومت فلسطین موسوم به «طوفان الاقصی» به دوران اسطوره سازی این رژیم به عنوان ارتشی شکست ناپذیر پایان داد.
گرچه تقابل نظامی در داخل فلسطین اشغالی محدود به مقاومت فلسطین و ارتش رژیم صهیونیستی است، اما در صحنه عمومی باعث شدت گرفتن ورود مستقیم نیروهای مقاومت در لبنان، یمن، عراق و سوریه به جنگ و هدف قرار دادن تشکیلات و پایگاه های نظامی آمریکا در سوریه و عراق همراه شده و در مقابل، شاهد حضور بزرگترین حضور نیروهای دریایی در شرق مدیترانه از زمان جنگ جهانی دوم هستیم که بر جدی بودن جنگ و ابعاد منطقه ای و بین المللی آن صحه می گذارد.
عملیات «طوفان الاقصی» همه شرطبندیهای آمریکا را از بین برد و وادار کرد بار دیگر درباره نحوه مواجهه با قدرت های منطقه ای تجدیدنظر کند
مجموع این تحولات نشان می دهد، آمریکا طرفی است که جنگ را رهبری می کند و مشتاق است از شکست نخوردن رژیم صهیونیستی در آن اطمینان حاصل کند. حماسه «طوفان الاقصی» به طور مستقیم واشنگتن را تحت تأثیر قرار داد و وادار کرد تصورات گذشته اش را که می پنداشت فلسطین موضوعی در آستانه فراموشی است، کنار بگذارد.
آمریکا می پنداشت با گسترش شهرک سازی صهیونیست ها در کرانه باختری، ادامه محاصره غزه با موج رو به گسترش عادی سازی روابط دولت های عربی با رژیم صهیونیستی، تجزیه سیاسی و اجتماعی کشورهای لبنان، سوریه، عراق و یمن و رفع جزئی محدودیت های منطقهای و بینالمللی ایران می تواند جمهوری اسلامی را مهار کند.
حماسه مقاومت فلسطین در عملیات «طوفان الاقصی» همه شرطبندیهای آمریکا را از بین برد و وادار کرد بار دیگر درباره نحوه مواجهه با قدرت های منطقه ای تجدیدنظر کند. این عملیات همچنین باعث شد از شکلگیری خلاء در منطقه به وسیله دشمنان جلوگیری شود.
در عرصه بین المللی نیز دیدار چهار ساعته ای میان جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سانفرانسیسکو برگزار شد. ازجمله خواسته های آمریکایی ها در این دیدار آن بود که پکن از روابط ویژه خود برای کنترل موضوع غزه استفاده، جنگ منطقه ای را مهار کند تا به مرحله انفجار نرسد.
وی درباره ایران و پروندههای منطقهای ازجمله سوریه، عراق و یمن مذاکره کرد و تمرکزش بر آینده موضوع فلسطین بود که عمدتاً به وسیله نیروهای مقاومت فلسطینی تصمیمگیری می شود.
آمریکا در عرصه منطقه ای، مذاکرات غیرمستقیم با رهبران جنبش حماس را با میانجی گری قطر و مصر دنبال کرد و به دنبال یافتن راه هایی برای خروج رژیم صهیونیستی از شکست نظامی در غزه بود.
در عرصه داخلی رژیم صهیونیستی که در آن عناصر راست افراطی زمام امور را به دست گرفته اند، سیاست های آمریکا شامل ادغام این رژیم در ساختار منطقه ای عربی می شود. ادامه این سیاست واکنش هایی به دنبال داشته است که برای این رژیم و منافع آمریکا در مهم ترین منطقه جهان خطراتی ایجاد می کند.
به نوشته گیدئون ریچمن در روزنامه فایننشال تایمز، این خطرات برای آمریکا ابعاد جهانی دارد و نظام بینالملل را درگیر می کند، نیروهای فعال در منطقه همراستا با روسیه مشتاق بیرون راندن آمریکا از آنجا هستند، همان گونه که واشنگتن می خواهد مانع از تداوم همکاری های مسکو با اروپا شود. چین نیز می خواهد آمریکا را از جنوب و شرق آسیا بیرون براند و ایران در تلاش برای اخراج آنها از غرب آسیاست.
بر همگان روشن بود با توجه به وضعیت برتری جنبش حماس در غزه به رهبری یحیی السنوار و شاخه نظامی این جنبش و نیز رضایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از همه شروط مطرح شده، آن هم پس از روند فرسودگی ارتش این رژیم، نخستین آتش بس حاصل خواهد شد.
آتش بس در غزه نخستین گام اعتراف صهیونیست ها به شکست است، نه تنها برای این رژیم، بلکه برای همه طرف های غربی و عربی که بر روی آخرین فرصت برای حفظ منطقه غرب آسیا در چارچوب معیارهای پس از جنگ جهانی دوم شرط بندی کرده بودند.
در عرصه داخلی رژیم صهیونیستی که در آن عناصر راست افراطی زمام امور را به دست گرفته اند، سیاست های آمریکا شامل ادغام این رژیم در ساختار منطقه ای عربی می شود
با وجود تعداد بالای شهدای فلسطینی در نتیجه جنایت صهیونیست ها که با حمایت آمریکا و اروپا انجام شد، هر روز که از حماسه مقاومت فلسطین می گذرد، ابعاد دیگری از شکست غرب در تلاش برای شرط بندی روی حفظ امنیت رژیم صهیونیستی آشکار می شود. آنها با حمایت های خود باعث افزایش سطح تقابل نظامی در منطقه غرب آسیا شدند، به نحوی که روند تولد نظم جدید بینالمللی سرعت یافته است.
پیروزی مقاومت فلسطین در غزه تأثیرات ژئوپلیتیکی خود را در کل جهان بر جای می گذارد و تولد نظم جدید بین المللی را با قوانین جدید سرعت می بخشد که ابعاد آن در منطقه منعکس خواهد شد. نظام جدید منطقهای دربرگیرنده تغییرات ساختاری داخلی برای کشورهای منطقه است که با نیازهای مردم به عدالت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انطباق دارد.